سجاد آقایی مهاجم استقلال گفت: استراماچونی خیلی به من انگیزه داد و می‌گفت نباید شل تمرین کنی و از من خواست دو برابر همیشه وقت صرف تمریناتم کنم که شکر خدا توصیه هایش جواب هم داد.
به گزارش دانشجو، سجاد آقایی پس از آنکه بهترین گلزن و پاسور دیدارهای دوستانه استقلال در روزهای بدنسازی تابستان شد از ابتدای فصل جاری لیگ برتر نوزدهم حتی یک دقیقه هم فرصت نیافت در ترکیب تیمش به میدان برود. این در حالی بود که استقلال ضعف گلزنی داشت.
متن این پرسش و پاسخ در ادامه می آید:
چقدر خوشحالی؟
خیلی! با اینکه از بازی هم گذشته ولی هنوز حس خوب پیروزی را دارم. امیدوارم باز هم بتوانیم برد بدست بیاوریم تا حال خودمان و طرفداران مان خوب شود.
از بازی شروع کنیم، مصاف با گل ریحان چطور بود؟
بازی خوبی بود. فکر می کنم هر کس این مسابقه را دیده خسته نشده باشد.
حریف خوب آزارتان داد؟
توقع مان هم همین بود. آنها بازی را بسته بودند و این کار را برای ما سخت می کرد. روی ضدحملات برنامه داشتند و می خواستند از این طریق به گل برسند. بیش از گلزنی دوست داشتند بازی را به وقتهای اضافه ببرند.
پس چطور آنها اول گل زدند؟
ما تا قبل از گل یکی دو موقعیت خوب داشتیم ولی روی یک غافلگیری و شوت از راه دور گل خوردیم. این شوتهای ناگهانی خیلی بد است و نباید به تیم حریف اجازه داد که فرصت شوتزنی پیدا کند. اگر آن شوت نبود اصلا گل نمی خوردیم.
وقتی گل خوردید روی نیمکت بودی؟
بله! من دقیقه ۸۷ به جای مرتضی تبریزی به زمین آمدم. خیلی دوست داشتم در همان دقایق گل بزنم ولی بازی به وقتهای اضافه رفت. بازی سنگینی شد. به ویژه وقتی برق رفت تیم داشت افت می کرد.
ظاهرا استراماچونی پیش از بازی با تو جلسه داشت و در تمرین حرفهایی به خودت زده بود؟
استراماچونی به من شوک داد و جواب هم گرفت.
چه شوکی! زیر گوشت که نزد؟ چون در مصاحبه بعد از بازی گفته بود گاهی لازم است زیر گوش بازیکن جوان بزنی تا به خودش بیاید؟
نه(خنده)! او با من حرف زد و گفت باید ۱۵۰ باشی! او عادت دارد آمادگی نفرات و میزان توانایی هایشان را با اعداد بسنجد و البته اینطوری راحت تر می توان متوجه شد که خواسته اش چیست. گفت اگر همه ۱۰۰ هستند تو باید ۱۵۰ باشی . خیلی به من انگیزه داد و از من خواست دو برابر همیشه وقت صرف تمریناتم کنم. می گفت نباید شل تمرین کنی. برای همین هم توانستیم به کار استقلال بیایم. استراماچونی درست می گفت.
مزدش را هم گرفتی؟
بله! وقتی دروازه گل ریحان را باز کردم خیلی خوشحال شدم. در این مدت فشار زیادی روی تیم مان بود و با این برد می توانستیم بخش مهمی از این استرس و مسایل بد این مدت را به دست فراموشی بسپاریم. خدا را شکر می کنم که این مهم با گل من استارت خورد.
چند دقیقه بعد یک پاس گل هم به فرشید اسماعیلی دادی؟
بله! داداش فرشید در تمرینات مثل یک برادر بزرگتر است و همیشه هوای ما جوانترها را دارد. من هم از پاس گلش نهایت استفاده را بردم و وقتی فرصت بدست آوردم پاسش را تلافی کردم و او هم خیلی عالی گل سوم را زد. فکر کنم ۱۰ دقیقه بیشتر نشد. خیلی خوشحال شدم، من ۹۴ زدم داداش فرشید ۱۱۴!
تو به جای مرتضی تبریزی به زمین رفتی ولی بعد از گلت تو را در آغوش گرفت؟
در این یک سال در تمرینات خیلی چیزها از مرتضی یاد گرفته ام و می دانم که الان هم دچار بدشانسی شده است. همه ما باید کمکش کنیم که بار دیگر به همان مرتضی تبریزی گلزن تبدیل شود.
وقتی پنالتی اش گل نشد به او چه گفتید؟
هیچی! همه گفتیم فدای سرت. قطعا او دوست داشت گل بزند.
انتظار داشتید گل ریحان اینقدر آزارتان بدهد؟
برای حریف احترام زیادی قایل هستم ولی خب آنها بازی بسته ای را بازی می کردند و از طرفی از رویارویی با استقلال هم خیلی انگیزه داشتند.
بازی با گل گهر هم بازی می کنی؟
همه تلاشم را می کنم باز هم بتوانم در ترکیب استقلال به زمین بروم.
قرار است هفته بعد اسامی بازیکنان تیم ملی اعلام شود. فکر می کنی ویلموتس که علاقه زیادی به جوانها دارد دعوتت کند؟
نمی دانم!
اگر جمعه شب این هفته اسمت را بین دعوت شده های تیم ملی ببینی به پدر و مادرت شیرینی می دهی؟
صددرصد! اصلا کل محله مان را شیرینی می دهم
